در این میان اگر آنها به این برنامه‌ریزی دست یابند، می‌توانند رقیب جدی برای ما محسوب شوند. منتها این امر در کوتاه‌مدت اتفاق نخواهد افتاد. چون ما ۹۵ درصد از زعفران دنیا را تامین می‌کنیم، در حالی که زعفران تولیدی افغانستان به یک تن هم نمی‌رسد.
می‌گوید سینه سوخته زعفران است. کشاورزی کار اجدادش بوده و سال‌هاست که با این گیاه زندگی کرده‌اند. حال او به پشتوانه این تجربه که سینه‌سینه به او رسیده زندگی‌اش را صرف تولید و توسعه زعفران کرده است.

محسن احتشام اکنون مدیر‌عامل یکی از شرکت‌های بزرگ صادرکننده زعفران در کشور است. او همچنین نایب‌رئیس شورای ملی زعفران بزرگ‌ترین تشکل بخش خصوصی در بحث زعفران است.

گفتگوی تجارت فردا با وی را در ادامه می خوانید:
 
حتماً خبر افزایش ۵۰درصدی تولید زعفران در افغانستان را شنیده‌اید. آیا روزی می‌رسد که زعفران افغانستان بتواند هم‌ردیف با زعفران ایران در سطح جهانی قرار بگیرد و تهدیدی برای آن در بازار جهانی شود؟ یا با وجود اعلام کشورهای اروپایی و به ویژه اسپانیا برای سرمایه‌گذاری و حمایت‌های همه‌جانبه از تولید زعفران در افغانستان، وضعیت فعلی زعفران در ایران تا چه حد توان مقابله با این رقابت را خواهد داشت؟ آینده برند زعفران ایران چگونه خواهد بود؟


من به افزایش ۵۰درصدی تولید زعفران در هرات افغانستان هم به عنوان یک فرصت و هم به عنوان تهدیدی جدی برای زعفران ایران در آینده نگاه می‌کنم.

با توجه به اینکه بزرگ‌ترین تولید‌کننده زعفران در دنیا هستیم، اگر برنامه‌ریزی، طرح‌ریزی و مدیریت در بازار زعفران داشته باشیم می‌توانیم با اتکا به مزیت نسبی تولید آن را به مزیت رقابتی تبدیل کنیم.
 
با پدید آمدن رقابت در سطح جهانی با برند‌سازی و با ایجاد جایگاه‌یابی و موقعیت کنونی ابعاد کیفی و کمی زعفران ایران می‌توانیم مشتریان وفاداری برای برندهای زعفران ایران نزد مصرف‌کننده نهایی به وجود بیاوریم.
 
همچنین باید در بازار‌شناسی، بازار‌سازی و بازار‌داری با تکیه بر مفاهیم مدیریت علمی بازار و بازاریابی، برنامه‌ریزی و حرکت کنیم. در این صورت است که می‌تواند یک فرصت برای ایران به حساب آید.

اما بر عکس این جریان اگر برنامه‌ریزی منطقی، طرح‌ریزی استراتژیک بازار و بازاریابی نداشته و به جایگاه‌یابی برند‌های تجاری خود نزد مصرف‌کننده نهایی نرسیده و نتوانیم از مزیت نسبی تولید برای رسیدن به مزیت رقابتی استفاده کنیم می‌تواند یک تهدید بزرگ باشد.

در این میان اگر آنها به این برنامه‌ریزی دست یابند، می‌توانند رقیب جدی برای ما محسوب شوند. منتها این امر در کوتاه‌مدت اتفاق نخواهد افتاد. چون ما ۹۵ درصد از زعفران دنیا را تامین می‌کنیم، در حالی که زعفران تولیدی افغانستان به یک تن هم نمی‌رسد.
 
آمار سه هزار‌ کیلوگرمی که منتشر شده است، بخشی از آن همان پیاز زعفران ایران بوده که به آنجا منتقل شده و به نام زعفران افغانستان به بازار عرضه شده است و به نوعی آنها دست به بزرگنمایی زده‌اند. همان امری که ما با وجود آنکه به بزرگ‌ترین صادر‌کننده زعفران بودن دنیا می‌بالیم، اما هنوز نتوانسته‌ایم حتی ژست بزرگی از بزرگ‌ترین صادرکننده جهان بودن را به خود بگیریم.
 
رهبری بازار چیزی است که این ژست را به ایران می‌دهد و باید مورد توجه قرار بگیرد. اما غافل مانده است؛ و اما نگرانی‌ها در خصوص حمایت‌های کشورهای اروپایی و به خصوص اسپانیا از برنامه تولیدی زعفران در این کشور باز می‌گردد به برنامه‌ریزی و فعالیت‌های علمی و سازنده ایران در خصوص زعفران.
 
اگر بر اساس برنامه‌های طرح‌ریزی‌شده پیش برویم و فرآیند توسعه صادرات را اصولی دنبال کنیم نباید ترسی از افزایش تولیدات دیگر کشورها داشته باشیم. به عنوان مثال افغانستان ادعا کرده است که زعفران تولیدی‌اش رتبه اول کیفیت را در دنیا دارد و یا موفق به تولید اولین گل زعفران ۱۴‌تاره شده است.
 
به نظر من این بزرگ‌نمایی‌ها و تبلیغات بخش عمده آن به طراحی استراتژی‌های بازاریابی اروپایی‌ها بر‌می‌گردد که برای افغانستان در نظر گرفته‌اند.
 
برای رسیدن به آینده‌ای روشن در بازار تجارت جهانی باید به چرخه توسعه زعفران، به صورت فرآیندی بنگریم. تولید، توزیع، مبادله و مصرف، حلقه‌های یک زنجیره‌اند و اگر ما به درستی بر این حلقه‌ها مدیریت کنیم یک زنجیره ارزش برای زعفران ایران خلق خواهیم کرد.

با ایجاد یک زنجیره ارزش می‌توانیم در واقع به بازار آینده زعفران ایران بسیار خوش‌بین باشیم. از آن جایی که طی سال‌های گذشته اهمیت زعفران به عنوان یک محصول استراتژیک برای بخش خصوصی محرز شده است، توجهات زیادی به این مقوله شد. تا جایی که منجر به ایجاد تشکل‌ها، انجمن‌ها، صندوق توسعه صادرات زعفران، شورای ملی زعفران و... شد.

کارهای خوبی در چرخه تولید توسط شورای ملی زعفران طی سال‌های اخیر انجام شده است. از جمله طرح ارتقای کیفیت زعفران با همکاری سازمان‌های ذی‌ربط دو سال پیش به اجرا رسید و تا حدودی ضعف‌هایی که در کیفیت زعفران وجود داشت، رفع شد.
 
در حلقه‌های دیگر هم اگر به همین شکل مدیریت کنیم نوید خوبی خواهد داد که در آینده زعفران ایران همچنان پرچم‌دار بهترین کیفیت را داشته و همچنان بزرگ‌ترین صادرکننده دنیا باشد و همچنان پرچم پر‌افتخار این محصول کهن ملی را که متعلق به بیش از ۵۰۰ هزار خانوار زحمت‌کش حاشیه کویر است برافراشته نگه دارد.

با توجه به توضیحات شما پس چرا با وجود فعالیت همه این تشکل‌ها همچنان وضعیت زعفران در کشور نگران‌کننده بوده و نارضایتی بخش‌های مختلف تولید، توسعه، تجارت و صادرات را به همراه دارد؟

اینکه چرا با وجود همه این تشکل‌ها همچنان وضعیت زعفران کشور نگران‌کننده به نظر می‌رسد و همچنان نارضایتی کشاورزان، تولیدکنندگان، صادرکنندگان و مصرف‌کنندگان را در پی دارد از چند منظر قابل بررسی است. مثلاً نارضایتی تولید‌کنندگان، کشاورزان، صادرکنندگان و مصرف‌کنندگان به این دلیل است که سود واقعی ناشی از خرید و فروش این محصول به جیب دلالان و واسطه‌گران سرازیر می‌شود نه این قشر.
 
ارزش افزوده واقعی محصول زعفران به چرخه اقتصادی منطقه باز‌نمی‌گردد. ضعف در مدیریت بازار بزرگ‌ترین دلیل این اتفاق است. به سمتی نرفته‌ایم که صادرات و مدیریت بازاریابی را تخصصی، نظام‌مند و جهت‌گیر کنیم.

به هر دلال و واسطه‌گری اجازه ورود به بحث صادرات را ندهیم و کار را به کاردانش بسپاریم. اینجاست که اجرای صحیح اصل تقسیم کار پیش می‌آید. اصل تقسیم کار و اصل بازاریابی علمی یک اتفاق مهم در این امر است.
 
به عنوان مثال کاری که بر روی خاویار اتفاق افتاد. مجوز فروش محصول خاویار تنها تحت نظر سازمان شیلات و بنادر با یک مدیریت خوب و با یک قیمت مناسب با در نظر گرفتن همه جوانب به اجرا می‌رسد. با اعمال این امر جلوی خیلی از بی‌انضباطی‌هایی که اکنون در بحث زعفران شاهد آن هستیم، گرفته شد. زعفران هم باید به این سمت پیش برود.

باید فرآیندهای تجارت زعفران نظم و قانون خاص خود را داشته باشد. تا زمانی که دلالی و واسطه‌گری قدرتش از رقابت بیشتر باشد وضعیت زعفران هیچ تغییری نخواهد کرد. از سوی دیگر سرگردانی بازار، مکانیسم ضعیف کنترل بازار و بازاریابی است که همچنان نتوانسته رضایت تولیدکنندگان و صادرکنندگان را جلب کند.

این هم به این دلیل است که کار را به اهلش نمی‌سپارند. بخش خصوصی باید توان برنامه‌ریزی، اجرا، نظارت و کنترل را داشته باشد. کدام بخش خصوصی در کشور را سراغ دارید که همه این ابزارها را در کنار هم داشته باشد؟

بخش خصوصی در ایران در عین توانمند بودنش اختیارات کمی دارد. چون نمی‌تواند خودش هم سیاستگذار، هم مجری و هم ناظر باشد. به عنوان مثال طرح استاندارد اجباری زعفران در دولت به تصویب رسید. آیا به درستی هم به اجرا رسید؟ آیا نظارت درستی هم روی آن اعمال شد؟
 
بر اساس این طرح زعفران به عنوان گران‌ترین ادویه جهان با استاندارد اجباری باید شامل مجوز استاندارد، لابراتوار و مجوزهای بهداشتی و... باشد، اما آن چیزی که در بازار شاهدش هستیم زعفران‌های غیر‌استاندارد به صورت فله‌ای و با بسته‌بندی‌های نامناسب و غیر‌بهداشتی است که نهاد نظارتی خاصی هم روی عملکرد آنها واکنشی نشان نمی‌دهد.

به موضوع دیگری اشاره می‌کنم. طرح جامع زعفران که در دولت به تصویب رسید و به‌رغم مصوب کردن رقمی بالا، هیچ بودجه‌ای برای آن ابلاغ نشد. پول ابزار مورد نیاز عملیاتی شدن این طرح بود که متاسفانه اختصاص نیافت. بر اساس این طرح در صورتی که همه مراحل به درستی اجرا شود ظرف پنج ‌سال آینده میزان برداشت محصول زعفران ایران باید به ۵۰۰ تن برسد.

همچنین میزان برداشت زعفران در سال ۹۱ بالای ۳۰۰ تن تخمین زده شده است که متاسفانه شاهد افزایش چندانی نبوده و به اندازه سال گذشته برداشت محصول داشته‌ایم.

وقتی الگو و برنامه‌ریزی علمی نداریم و همه این تشکل‌ها در این قصه اختیاری نداشته و ناتوانند همه چیز دچار ضعف می‌شود. بر اساس آخرین برآوردها، سطح زیر کشت زعفران ۷۳ هزار هکتار است. اما میزان بهره‌وری بسیار پایین‌تر از حدی است که می‌توان از این سطح زیر کشت برداشت کرد.

به دلیل عدم آشنایی کشاورزان با روش‌های علمی این محصول از میزان ۱۲ کیلو‌گرمی که می‌توان از هر هکتار برداشت کرد تنها ۵/۳ تا ۴ کیلوگرم زعفران برداشت می‌شود. با این وجود سالانه بین ۲۰۰ تا ۲۵۰ تن برداشت زعفران را داریم که خوشبختانه فرهنگ مصرف این داروی ارزشمند هم در جوامع در حال تکامل است و بازارهای نوظهور مثل چین را به وجود آورده است. اگر ایران بتواند بازارهای نوظهور را شناسایی کند و آنها را توسعه دهد توانایی آن را دارد که به بازارهای جدیدی ورود کند.

در حال حاضر قیمت زعفران بین سه میلیون تا سه میلیون و ۷۰۰ هزار تومان است که یک قیمت منطقی است. اما با توجه به افزایش نرخ ارز هنوز هم می‌تواند با قیمت بالاتری به فروش برسد. آیا این شرایط و آمارها برای زعفران ایران ایده‌آل است و به جایگاه مناسب خود رسیده است؟

نه، این شرایط ایده‌آلی برای زعفران ایران نیست. چون زعفران کشور ظرفیت‌های بیشتری برای عرضه دارد، فاصله زیاد وضعیت موجود زعفران ایران برای رسیدن به جایگاه اصلی خود در جهان زیاد و گاهی تکان‌دهنده است. حدود ۸۵ درصد از زعفران ایران بدون نام و نشان در بازار عرضه می‌شود و تنها ۱۵ درصد آن به نام خود ایران شناخته شده است. این در حالی است که دنیا اسپانیا را به عنوان اولین صادرکننده زعفران مرغوب می‌شناسد. پس برای رسیدن به شرایط آرمانی برای زعفران ایران باید توجه بیشتر دولت و بخش خصوصی را به این سمت و سو کشید.
  • نویسنده : یزد فردا
  • منبع خبر : خبرگزاری فردا